حرفهای جوانی

مطالب آموزنده

حرفهای جوانی

مطالب آموزنده

ازدواج

ازدواج :

این بحث در دوقسمت نوشته می شود .

قسمت اول :

تاکنون من درباره ازدواج چیزی نگفتم ، اکنون مسائل مهمی که جوونا باید درنظربگیرند رو می نویسم .انشاالله همه جوونا چه آنهایی که مجرد هستند وچه اونایی که متاهل هستند ،بخوانند تا به خوشبخت شدن نزدیکترشوند. وبه قول قدیمی یا  ، الهی سفیدبخت بشی !!!!

پدرها ومادرها هم اگرهنوزفرزندانشون راازدواج ندادند بخوانند بهتره .

قدیما ازبچه گی اسم یک دختر یا اسم یک پسر را روی فرزندشون می گذاشتند وقتی فرزندشون بزرگ می شد صیغه عقد جاری می شد ومی رفتند سرزندگی شون ، این کارهنوزدربعضی از روستاها اجرا می شود !!!!

به قول جوونا ، جوونا می گویند : زمانه فرق کرده ،  قدیما پدر ومادر برای فرزندشون همسر پیدا می کردند ، حالا ، فرزند خودش همسردلخواه خودشو پیدامی کنه .

مادرا میگویند : ما بهترازآقایون فرزندمون را می شناسیم . بنابراین آقایون لطفا کمتردخالت کنند .

رفتارهای جامعه ،:  دخترها  به سن 12 سالگی که می رسند پسرها دنباله شون می افتند . پسرها متلک گویی رااز سن 12 سالگی آغازمی کنند ، دخترها اگردوست پسرنداشته باشند ، درمدرسه ودانشگاه پیش دوستاشون کوچک می شوند ، پسرها دنبال دخترها هستند که ارضاء شوند . دخترها قبلا زود گول می خوردند ، چون کمی آگاه شدند دیرترگول می خورند ، ولی ازاین کلمه  زیاد استفاده می کنند ، می گویند عاشق شدیم ! پسرها بادخترها، ودخترها با پسرها ارتباط پیدامی کنند وخیلی زود به همدیگر می گویند ، عزیزم من توراخیلی دوست دارم ! وهرروز تیپ عوض میکنند  ،عطر واودکلن عوض می کنند  ، ودوروزکه دختر زنگ یا اس ام اس یا سروعده نیاید ، پسرقاط میزنه وازاشتها می افتد امتحانات راخراب می کنه . حتی مریض مصلحتی هم می شوند ، بنابراین دوستان وآشنایان یاحتی خانواده میگویند بیچاره جوونه مون عاشق شده ! وداره ازدست می رود .

آیا حق باکیست :

1-   باقد یمیا ن 2- با پدران 3- بامادران 4- بافرزندان 5- یا با عاشقها 6- یا باقرآن

7- یا با جامعه و..................................................................

من می خواهم اول نظرات شما دوستان خوبم را بخونم  وحتی اگردوست داشتید که نظرات تون را داخل پست بعدیم بنویسم بگویید . وبعد راه حلی بنویسم که درانتخاب حق باکیست ، و کمتراشتباه کنیم . کسانی که به احساسات خود وعشق خود وزندگی خود وغیره ........

اهمیت میدهند وبرایشان مهم هست ، به مطلب نوشتن دراین پست حرفهای جوانی ، حتما نظربدهند تا انشاالله مشکلات جوونا کمی حل شود . بسیارازهمه شماها تشکرمیکنم      

زود نظربدین تا پست بعدی را زود آماده کنم . موفق باشید

سلام به تمام دوستان وآشنایان 

باعرض پوزش که نتوانستم ازهمه دوستان خداحافظی بکنم . 

من ناگهانی دعوت شدم که باکاروان پیاده به طرف مشهدمقدس حرکت کنم هرکی پیام من راخواند من راحلال کنید منهم همه شماهارو دعا میکنم ۱۵ روزدیگرخدمت دوستان می رسم انشاالله خدانگهدار

نظرات 9 + ارسال نظر
فریده سه‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:00 ق.ظ http://bandarlengeh.blogsky.com

سلام
شاید یه جورایی به خاطر به وجود اومدن خیلی چیزا حق با همه و با هیچکس باشه
موفق باشی

سلام فریده جان
ازنظرت ممنون

غزال سه‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:33 ب.ظ http://ghazalfarivar.blogsky.com

سلام سلام
همش حرف بی خوده البته به نظر من
پدر و مادر اگه به بچه ازادی زیاد ندن حله
حق ۱۰۰ در ۱۰۰ با پدر و مادره
گشنگی نکشیدن که عاشقی از سرشون بپره
من نه به ازدواج اعتقاد دارم نه عشقبا عشق زمان فراموش می شود و با زمان عشق
ممنون از خبرتون
فعلا

سلام ممنون ازپیامتون

زینب سه‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:31 ب.ظ http://zeynab73.blogsky.com

سلام
معلومه کی راست میگه و حق باکیه؟
حق با قرآنه چون هم از دل جووناو مادر پدرا و جامعه خبر داره هم از حق هست

سلام وممنون ازپیام خوبتون

گفتی حق ؟ چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:30 ق.ظ

حق با کیست ؟؟؟
خود تو چی فکر می کنی ؟؟؟؟
اصلا می تونی حق رو به کسی بدی و از کسی صلبش کنی ؟؟؟؟؟
انی حق رو کی میده ؟ من ؟ تو ؟ پدر و مادر ؟؟؟ خدا ؟؟ کی ؟؟؟؟
من فکر می کنم حق با همه باید باشه !!!!!
بامن که قراره با اون بنده خدا زندگی کنم به عنوان یه پسر
حق با اون دختر هست چون قراره با من زندگی کنه
حق با پدر و مادر هم هست چون من و اون دختر رو بزرگ کردنه
حق با اون خدای که همین نزدیکی هست هم هست
چون من با همه این یال و کوپال رو خلق کرده
می بینی این وسط همه حق دارن کسی نیست که حق نداشته باشه و شما باید بیایید این حق رو مشخص کنید که با ایهمه صاحب حق چطور باید تقسیم بشه ؟؟؟؟
بای

سلام دوست من تشکرازپیامتون
اگر خودتونو معرفی میکردین بهتربودش
ممنون

هه‌وال یعنی دوست چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:33 ب.ظ http://www.haval.blogsky.com

سلام. در مورد ازدواج، حرف بسیار است. یک نکته مهم به نظر بنده آن است که دو طرف با هم بخوانند: به لحاظ فرهنگ به یکدیگر نزدیک باشند. مثلا ازدواج شهری با روستایی به نظر بنده ازدواج موفقی نیست، چون فرهنگ شهرنشینی و روستا نشینی با هم تفاوت‌های بسیار دارد. البته چنانچه عروس خانم، روستایی و آقا داماد، شهری باشند، باز قابل تحمل‌تر است.. اما اگر داماد روستایی و عروس، شهری باشد کمتر پیش می‌آید که ازدواج، ازدواج موفقی باشد....

سلام دوست من
ممنون ازپیامتون

مرتضی (حرفهای جوانی) جمعه 9 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:08 ق.ظ

باسلام وتشکرازپیامهاتون . من چندروزی درکاروان پیاده به طرف مشهدمقدس هستم ببخشیدکه نتونستم خداحافظی کنم . ولی به یاد همه هستم
موفق باشید

شهرام جمعه 9 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:59 ب.ظ http://prettylife.blogfa.com

سلام.خواهش می کنم.قابلی نداشت.

هاشم پنج‌شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:44 ب.ظ

سلم به همه جوانان ایرانی :دوستان خوب انسان تنهاکامل نیست شما زمانی که ازدواج میکنیدهم ازنظر طبیعت وهم ازنظر خداوند کامل میشوید .به همین دلیل خداوندبه شما صلاحیت تولید یک انسان جدیدرا میدهد ونیزافتخارتربیت یک یا چند انسان دیگررا. تجربه انسان سازی وتربیت آن بسیارشیرین است .همه شمارادوست دارم وامیدوارم درزندگی مامیاب شوید

سلام هاشم جان
متشکرم ازپیام قشنگتان
ماهم شمارادوست داریم بازم به ماسربزنید

zendegi جمعه 8 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 ب.ظ

به نظر من اگر جوانان از تجربیات مادر خود مخصوصا دختر خانم ها استفاده کنند بسیار عالیست این حقیقت دارد که زندگی بدون عشق معنایی ندارد ولی یه عشق واقعی با هدف می تواند زمینه ساز اینده ای زیبا باشد بس عاشق شوید و عاشق بمانید اما با اجازه خانوادها چون خیری در ان میبینند که من و تو غافلیم به امید ............

سلام
دوست من نظر شما بسیارمحترم . امابا دخالت مخالفم . وبا عشق اولیه برای ازدواج هم مخالم چون این حرفها قابل بحث است .
متشکرم ازپیامتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد